آیا کنفرانس قضایی می تواند قضات دیوان عالی را به دادستان کل ارجاع دهد؟

قانون فدرال برخی از مقامات را م،م به ارائه اطلاعات مالی می کند. و زیر 28 USC §13106(a) دادستان کل کشور می تواند دعوای مدنی را مطرح کند در صورتی که یک مقام مشمول «عمداً و عمداً از ارائه چنین گزارشی کوتاهی کند».

بخش (ب) به آژانس ها، از جمله کنفرانس قضایی، اجازه می دهد تا به دادستان کل ارجاع دهند:

(ب) ارجاع به دادستان کل.- رئیس هر سازمان، هر دبیر مربوط، مدیر دفتر اخلاق ،تی، هر کمیته اخلاق کنگره، یا کنفرانس قضایی، حسب مورد، باید به دادستان کل مراجعه کند. نام هر فردی که این مقام یا کمیته دلایل منطقی برای این باور داشته باشد که عمداً گزارشی ارائه نکرده است یا عمداً اطلاعات مورد نیاز برای گزارش را جعل کرده یا عمداً کوتاهی کرده است. هرگاه كنفرانس قضايي به موجب اين بند، نامي را به دادستان كل ارجاع دهد، كنفرانس قضايي نيز مراتب را به شوراي قضايي از محلي كه فرد نامبرده در آن ارجاع مي دهد، اطلاع خواهد داد.

آیا این اساسنامه به کنفرانس قضایی اجازه می دهد که دیوان عالی کشور را به دادستان کل ارجاع دهد؟

در یک جفت از نامه ها، کنفرانس قضایی اشاره می کند که احتمالاً پاسخ منفی است، اما اعلام می کند که در حال بررسی موضوع است:

اولاً، کنفرانس قضایی هرگز در مورد اینکه آیا مرجع ارجاع آن تحت بند 5 USC § 13106 (b) - ارجاع قضات به دادستان کل برای تحقیق در مورد اینکه آیا آنها "عمداً" تعهدات گزارش خود را نقض کرده اند یا خیر - موضعی اتخاذ نکرده است یا خیر. دادگاه عالی ایالات متحده. برای روشن بودن سوال این نیست که آیا قانون اخلاق در ،ت در مورد قضات دیوان اعمال می شود یا خیر. این است که آیا مرجع ارجاع کنفرانس قضایی در مورد قضات اعمال می شود یا خیر. دلایلی برای شک وجود دارد که کنفرانس چنین اختیاراتی دارد. از آنجا که کنفرانس قضایی بر دیوان عالی نظارت نمی کند و از آنجا که هر ت، برای اعطای چنین اختیاراتی به کنفرانس می تواند مسائل جدی قانون اساسی را ایجاد کند، می توان انتظار داشت که کنگره حداقل چنین دستورالعملی را به وضوح بیان کند. اما چنین دستورالعمل صریحی در این ماده وجود ندارد. این ماده در واقع حاوی پیشنهادی بر خلاف آن است. در این بخش آمده است: «هرگاه کنفرانس قضایی در این بند، نامی را به دادستان کل ارجاع دهد، کنفرانس قضایی نیز مراتب را به شورای قضائی اطلاع خواهد داد که فرد نامبرده در آن ارجاع را انجام می دهد». 5 USC § 13106 (b). قاضی دادگاه عالی ایالات متحده «خدمت نمی کند[]در یک "مدار." کنفرانس هرگز به م،ای این ماده نپرداخته است، و من فقط برای شناسایی موضوع می نویسم، نه برای حل آن. با این حال، کنفرانس در نظر دارد این موضوع را در ماه های آینده بررسی کند.

این کاربرد قاعده بیان روشن، همراه با ارجاع به «مدار»، نشان می دهد که قضات تحت پوشش نیستند. اما خواهیم دید که شورا چه تصمیمی خواهد گرفت.

اتفاقا اینها نامه ها از شکایات ناشی می شود که قاضی های توماس و ،ون نتوانستند اطلاعات کاملی را ارائه کنند. هر دو توماس و ،ون متعاقباً گزارش های اصلاح شده ای را ارائه ،د و موافقت ،د که از قو،ن پیروی کنند. اینجا چیزی برای دیدن نیست اما بحث تفکیک قوا مهم است.

در مورد ارجاعات، فکر می کنم این اشتباهی بود که کنفرانس قضایی انجام داد انتقال دهد ارجاع استیضاح قاضی کیندرد که قبلا از سمت خود استعفا داده بود. موضوع استیضاح دیرهنگام موضوع پیچیده ای است که مردم می توانند به طور منطقی در مورد آن اختلاف نظر داشته باشند. و برخلاف ترامپ، هیچ بحثی مبنی بر تایید هر ماده استیضاح وجود ندارد قبل از ترامپ دفتر را ، کرد. من تشخیص دهد که کمیته رفتار قضایی و ناتو، توصیه کرد که ارجاع ارسال شود. من مطمئن نیستم که آن نهاد بتواند در مورد قانون اساسی فدرال تصمیم بگیرد. اما کنفرانس قضایی با توجه به مسئله مهم قانون اساسی می توانست به سادگی از ارسال استیضاح خودداری کند. فقط انتشار یک انتقاد عمومی از قاضی سابق کیندرد کافی بود.

و در مورد انتقادها، پیشنهاد ناخواسته دیگری برای کنفرانس قضایی دارم. در مورد قضاتی مانند قاضی وین که مقام ارشد خود را به دلایل آشکارا حزبی پس می گیرند، چه باید کرد؟ صدور نکوهش عمومی اگر قاضی رابرتز می خواهد ما باور کنیم که هیچ قاضی اوباما و قاضی ترامپ وجود ندارد، قضاتی که مانند قضات اوباما عمل می کنند باید علناً فراخو، شوند. من گمان می کنم یک سرزنش سریع و عمومی از سوی رئیس دادگستری مانع از پرش سایر قضات از کشتی می شود. و برخلاف تنبیه اعضای قوای مختص حکومت. رئیس دادگستری نقش واقعی برای نظارت بر قوه قضاییه فدرال دارد.

در مورد کنفرانس قضایی امشب بس است. من در زمان من، به آ،ین مورد در مورد قاضی نیومن خواهم رسید. من ممکن است قبلاً از سهمیه خود برای سال 2025 فراتر رفته باشم.