آیا واقعاً افراد بی گناه به جنایات هولناکی که مرتکب نشده اند اعتراف می کنند؟
بله، آنها انجام می دهند. یک کتاب استادانه اخیر از پروفسور ساول کاسین کالج عدالت کیفری جان جی، “فریب خورده: چرا افراد بی گناه اعتراف می کنند – و چرا ما اعترافات آنها را باور می کنیم” بدون هیچ شکی این را ثابت می کند.
و کتاب دکتر کاسین فراتر از آن است.
این نشان می دهد که چگونه بسیج تحقیقات علمی در مورد بازجویی ها می تواند خطاها را کاهش دهد. این کتاب را بخو،د و خواهید دید که چگونه می تو،م اطلاعات بیشتری را توسعه دهیم، اطلاعات با کیفیت بهتری به دست آوریم و ظرفیت سیستم جنایی را برای ارزیابی اطلاعاتی که جمع آوری می کنیم افزایش دهیم.
در عین حال، تحلیل کاسین به ما نشان میدهد که چرا هرگز نمیتو،م تضمین کنیم که همه اشتباهات را حذف کردهایم. عمل واقع شده ناگزیر به وجود خواهد آمد و این فضا برای خطای انس، در قضاوت همیشه باقی خواهد ماند.
«فریبخورده» دارای فضیلتهای بسیار زیادی است – وضوح، تعادل و جامعیت در میان آنها – برای اینکه بتوانم همه آنها را در اینجا فهرست کنم. واقعا باید فقط کتاب رو بخونی
اما هنگام انجام این کار باید به چند نکته توجه کنید.
عادت به یادگیری مستمر
کاسین کارشناس اولیه ای نیست که از تریبون حکمت را به دانش آموزان در ک، درس و میمون های خط مقدم انتقال می دهد – نه فردی که همه پاسخ ها را دارد. «فریبخورده» تأییدی بر این ایده است که علم مولد در مورد پرسیدن سؤالات خوب است – وقایع نگاری یک زندگی یادگیری که با خوانندگانش مانند همآموزان رفتار میکند.
روانشناسی تلاش ها اطلاع رس، به سیستم قضایی در مورد فرآیندهای تحقیقات جنایی با کتاب پرفروش هوگو مانستربرگ “در جایگاه شاهد” در سال 1908 آغاز شد. سپس، پس از آن که دین جان هنری ویگمور عالیجناب قانونی، دکمه “م،” را با یک دکمه “م،” فشار داد، همه چیز برای چندین دهه خاموش بود. ت،یب معروف Munsterberg در یک بررسی حقوق ایلینوی مقاله در سال بعد
هنگامی که گفتگوی روانشناسی/حقوق در دهه 1970 توسط استاد کالج بروکلین (و تحریک کننده) بیدار شد. رابرت باکهوت ساول کاسین در مورد اشتباهات شاهدان عینی، دقیقاً در صحنه حضور داشت – در واقع، به ،وان دانشجوی کارشناسی کالج بروکلین فراخوانده شد تا در یکی از آزمایشهای نمایشی بوکهوت، سوژه ناخواسته باشد.
نفر بعدی کاسین پژوهش نقش مهمی در کاشت نشانگرهای کانال ایفا کرد که مناقشات را در مورد اصلاحات شواهد شاهدان عینی مبتنی بر علم به مسیرهای تولیدی هدایت ،د.
سپس، کاسین، به همراه لارنس رایتزمن، مربی فوق دکتری خود، آزمایشی از شیوه های بازجویی را انجام داد که امروز نیز ادامه می دهد، و ،د عامیانه تمرین کنندگان را در معرض آزمایش های تجربی دقیق قرار داد.
آنچه کاسین از دریچه روانشناس اجتماعی دید، نگران کننده بود.
راه حل های مشکل ساز
چشم انداز بازجویی که کاسین برای اولین بار توجه خود را به بازجویی ها معطوف کرد، نمونه اصلی این اصل بود: «علت مشکلات راه حل ها هستند».
«بهترین شیوه» تقریباً جه، در پلیس آمریکا حول یک روش بازجویی که توسط قانون دانشگاه نورث وسترن توسعه یافته و منتشر شده بود، ادغام شده بود. پروفسور فرد اینباو و جان رید کارآگاه سابق شیکاگو. هر دو مرد پیشینه ای در معاینات پلی گرافی داشتند. آنها خود را اصلاح طلب می دیدند.
مشکلی که اینباو و رید قصد داشتند با “شان حل کنند.روش ریداستفاده گسترده پلیس های معاصر از «درجه سوم» فیزیکی به ،وان ابزار اصلی آنها برای گرفتن اعترافات بود. تنها “بهترین شیوه” مورد نیاز برای این رویکرد مواردی مانند استفاده از دفترچه تلفن به جای مشت خود برای ش،ت دادن پذیرش افراد مشکوک بود. (دفتر تلفن اثری از خود باقی نمی گذارد.)
اینباو، رید و همکارانشان توسعه دادند روش موثر بازجویی برای گرفتن اعترافات از مجرمان. و اگرچه از تجربه عملی توسعه یافته و به طور صریح به ادبیات علوم اجتماعی ارجاع نمی دهد، می تواند داشته باشد. 9 گام آن قدرت انزوا و استرس را به کار گرفت و آن را با فراهم ، فرصت هایی برای مظنونان پیوند داد تا ضمن پذیرش گناه قانونی، گناه اخلاقی خود را به حداقل برسانند.
خطری که متوجه روانشناسان اجتماعی مانند کاسین از کتابچه های رید شد، این بود که همین روش ها اعترافاتی را از بیگناهان نیز می گرفتند.
به نظر می رسید خود رید و اینباو این خطر را تشخیص داده بودند.
مطالب آنها همیشه صریح بود: روش رید فقط مقصران را هدف قرار می داد. و امروز آموزش مواد جانشینان شرکتی آنها همچنان اصرار دارند که “ما از این موضوع علیه افراد بی گناه استفاده نمی کنیم.” اولین مرحله در بازجویی رید، حذف افراد بی گناه است.
اما در عمل به این شکل عملی نشده است.
به ،وان ثبت ملی معافیت ها گزارش شده است در سال گذشته، 365 (12 درصد) از 3060 محکومیت غیرقانونی ثبت شده توسط اداره ثبت، شامل اعترافات دروغین بوده است.
«فریبخورده» موارد متعددی را تشریح میکند – نمونههای مشهوری مانند نمونههای مورد علاقه سنترال پارک پنج و آماندا نا،در میان بسیاری دیگر – که در آن استفاده نادرست از روش رید زندگی بیگناهان را ویران کرد و مجرمان واقعی را آزاد کرد.
چرا ما داریم این کار را می کنیم؟
نهفته در زیر سطح این روایات سؤالی است که مبارزان در چندین دهه مناقشات روانشناسی و حقوق هرگز آن را حل نکرده اند: آیا ما این بازجویی را انجام می دهیم (یا این آرایه ع، را نشان می دهیم) برای برانگیختن آن. اطلاعات برای هدایت تحقیقات ما، یا در حال تلاش برای تولید هستیم اثبات که در دادگاه قابل قبول و قانع کننده خواهد بود؟
این دو هدف متفاوت هستند و اغلب می توانند در تضاد باشند.
اگر هدف شما جمع آوری بیشترین کمیت و بالاترین کیفیت اطلاعات است، با اجتناب از روش متمرکز و اجباری Reid و استفاده از (مثلا) اطلاعات بیشتری به دست خواهید آورد.مصاحبه شناختی” رویکرد. شما از درخواست از شاهدان ع، برای انتخاب قاطع خودداری می کنید، و سطح اطمینان را بازیابی کنید در عوض برای هر عضو خط.
از طرف دیگر، اگر به دنبال اثبات دادگاه هستید، نه صرفاً اطلاعات، ،یب معمولی یا روش رید متمرکز بر روانشناختی را برای است،اج آن انتخاب خواهید کرد.
یک تنش درونی حیاتی در زیربنای این تصمیمات وجود دارد.
هر چه برای پر ، شکاف در مدارک دادگاه خود به اعتراف بیشتر نیاز داشته باشید – به عبارت دیگر، پرونده حقوقی شما متز،ل تر باشد – بسیج روش رید در طول بازجویی در ایستگاه پلیس جذاب تر (اما خطرناک تر) می شود.
در نمودار ون منطقه ای وجود دارد که در آن معصومیت و روش رید ناگزیر با هم همپوش، دارند. از قضا، همانطور که کاسین نشان میدهد، مردان و ،ن بیگناهی که در آن منطقه به دام افتادهاند، بهطور عجیبی در برابر فشارهای روش رید آسیبپذیر هستند و بیشتر احتمال دارد اعتراف کنند، زیرا میتوانند باور کنند که بیگناهیشان در نهایت کشف خواهد شد. آنها خسته و ترسیده اند—بنابراین، «اعتراف می کنند»، با این باور که فردا همه چیز را درست می کنند.
و آن منطقه خطر به طور اجتناب ناپذیری گسترش می یابد.
دریفت عملی
تاریخچه پرونده کاسین همگی بازرس، را توصیف می کند که در سیستم های تحت فشار کار می ،د.
این فشار می تواند منابع زیادی داشته باشد. رسانه ها ممکن است برای محکومیت زوزه بکشند. جنایت ممکن است به خصوص شریرانه باشد. سابقه مظنون به خصوص طول، است. قرب، به ویژه دلسوز است. ممکن است شاهد بی طرفی نداشته باشید. کار در صحنه جرم و توانایی آزمایشگاه پزشکی قانونی ممکن است آنقدر ضعیف باشد که شما هیچ امیدی به دستیابی به شواهد فیزیکی نداشته باشید – اعتراف ممکن است تنها امید شما باشد.
ممکن است نرخ بسته شدن پرونده آژانس شما کاهش یابد. آموزش شما ممکن است شما را متقاعد کرده باشد – به اشتباه زیرا این ایده یک افسانه است – که شما و پلیس های دیگرتان واجد شرایط هستید.ردیاب های دروغ انسانکه از طریق اعتراض به بی گناهی دیده اند.
یا همه ی آنچه در با،ت.
جای تعجب نیست که روش رید “احتمالی گناه” در بسیاری از موارد مرزی بسیج می شود.
و زم، که خود مرز تغییر می کند جای تعجب نیست. از آنجایی که به نظر می رسد هر اعترافی توجیه خاص خود را ارائه می دهد، اعتراف امروزی نقطه شروعی است که برای بررسی اینکه آیا و چگونه بی وقفه روش رید را فردا اجرا کنیم یا نه، نقطه شروعی را فراهم می کند که از آن فاصله بگیریم (فقط کمی جلوتر). “رانش عملی” تنظیم می شود؛ انحرافات عبارتند ازنرمال شده“
در نهایت، سیستم محلی بیشتر به اعتراف وابسته می شود. ظرفیت پزشکی قانونی، شک و تردید تحقیقی و اراده به کارگیری همه آنها از بین می رود. (“چه ،ی به DNA نیاز دارد؟ او اعتراف می کند.”) ایمنی به مرور زمان کاهش می یابد.
بلایای سیستمیک
K،in یک پایه روانشناختی محکم در Duped برای اتخاذ تعدادی بهبود در این وضعیت تنظیم می کند. از بازجویی از جوانان و افراد دارای چالش شناختی اجتناب کنید: نشان داده شده است که آنها به ویژه آسیب پذیر هستند. هم تعاملات مقدماتی و هم بازجوییها را ضبط کنید: ظرفیت ارزیابی کامل رویارویی را ایجاد کنید، نه فقط بازپخش نتیجه نهایی آن. استفاده از تکنیکهای «به حداقل رساندن» را ممنوع کنید که وعدههای دروغین مبنی بر ملایمت را در مقابل مظنونان قرار میدهد و ترفند «شواهد نادرست» که آنها را بلوف میکند تا باور کنند پلیس شواهد فاجعهباری از گناه دارد.
او یک مورد محکم برای اصلاحات همه جانبه مطرح می کند: اتخاذ این اصلاحات صلح غیر اتهامی روش بازجویی که توسط پلیس و روانشناسان در بریت،ا ساخته شده است. او توضیح می دهد که چرا نظام حقوقی نیاز به بررسی معماری خود با آگاهی جدید از بیهودگی رو، حمایت های فعلی خود در برابر اعترافات دروغین دارد.
راه حل های ریز، نه گلوله نقره ای
کاسین از ا،ر منتقدان عدالت کیفری به دلیل آگاهی ثابتش که با آن سروکار دارد متمایز است یک سیستم پیچیده– با تلاش انسانها برای درک شرایط چرخشی و تأثیراتی که احتمالات را خم میکند – به جای یک سیستم مک،کی نیوتنی از «علل» با تأثیرات خودکار اجتنابناپذیر.
کاسین “گلوله های نقره ای” ارائه نمی دهد. او میپذیرد که چیزها کاملاً خطی و متوالی نیستند: برای مثال، او میبیند که در حالی که بازجوییهای «بالا دست» بر عملکرد دادگاه «پاییندست» تأثیر میگذارند، ضرورتهای دادگاه نیز تصمیمهای «بالادست» کلانتری را شکل میدهند. او میبیند که ضعفهای آزمایشگاه پزشکی قانونی میتواند انگیزه بازجوییها را ایجاد کند، اما محصولات بازجویی میتوانند فرآیندهای آزمایشگاهی را نیز آلوده کنند.
ارزش ویژه «فریب خورده» – حداقل به نظر من – این است که نسخه ای برای کمال واهی در عدالت کیفری ارائه نمی دهد. این یک رویکرد مبتنی بر نمونه است انعطاف پذیری: تمرین مداوم یادگیری در مورد آسیب پذیری ها و تلاش برای محدود ، آنها و منحرف ، آسیب هایی که می توانند ایجاد کنند.
حتی زم، که دین ویگمور سر هوگو مانستربرگ را از تن جدا میکرد، او همچنین از اینکه روانشناسان و پزشکان باید در «یک اتحاد دوستانه و پرانرژی در آرمان نجیب عدالت» به یکدیگر بپیوندند.
در “فریب خورده” پروفسور کاسین نشان می دهد که آن اتحاد چه چیزی می تواند به دست آورد، و او مدل می کند که یک متحد چگونه می تواند کمک کند.
منبع: https://thecrimereport.org/2023/04/24/saul-k،in-probes-dangerous-practices-in-duped-why-innocent-people-confess-and-why-we-believe-their-confessions-book-review/